پرچمدار عشق

یا اباالفضل العباس

پرچمدار عشق

یا اباالفضل العباس

یا بنت الحسین


پلکی مزن که چشم ترت درد می کند

پر وا مکن که بال و پرت درد می کند

‏آن تن که بود خسته این راه درد داشت
‏حتما که قلب خسته ترت درد می کند

‏می دانم این که بعد تماشای اکبرت
‏زخمی که بود بر جگرت درد می کند

‏با من بگو که داغ برادر چه کار کرد
‏آیا هنوز هم کمرت درد می کند؟

‏مانند چوب خواهش بوسه نمی کنم
‏آخر لبان خشک و ترت درد میکند

لب های تو کبود تر از روی مادر است
‏یعنی که سینه پدرت درد می کند

میخواستم که تنگ در آغوش گیرمت
یادم نبوت زخم سرت درد می کند

با سر چرا به دیدن این دختر آمدی؟
‏پای تو مثل همسفرت درد می کند؟

کمتر به اسب نیزه سوار و پیاده شو!
‏از هجمه های سنگ سرت درد می کند

شعر از جواد محمد زمانی



یا حسین(ع)

صدای گریه میاد از پس پرچین دلامون

کیه که بغض گرفته اش وا میشه بین صدامون

هق هقی که یادمونه از همون بچگی یامون

صدای یه مادر انگار می پیچه تو هیئتامون

پشت پرده ی زنونه لابه لای مهمونامون

صاب عزا میاد میشینه بالا دست مادرامون

اون که با دست شکسته میاد و تو کوچه هامون

شال مشکی عزا رو میندازه رو شونه هامون

اون که خاک کف پاهاش میشه سرمه ی چشامون

باچادر می گیره هر شب اشک چشم جوونارو

اون که با دم خداییش دم میده تو روضه هامون

مادری که دم میگیره بین شور و نوحه هامون

نمی از اشکای بی بی میاره گریه برامون

خط گریه از تو چشمام میاد از رو گونه هامون

رد میشه از گونه هامو می رسه روی لبامون

اخرش میریزه اشکا بروی پیرن سیامون

میون سینه زنی ها میره کربلا صدامون

کیه که زبون می گیره میگه مادرت بمیره

پس پرچین دلامون یه نفر زبون میگیره

کیه که نفس بریده میگه مادرت بمیره

هودجی که از بهشته بایه دنیا از فرشته

اومده یه قد خمیده میگه مادرت بمیره

چهار تا بانو پا رکابش غم تو چشمای پر ابش

کیه با رنگ پریده میگه مادرت بمیره

چش هیچ کس نمی بینه یه نفر میاد میشینه

صداشو هرکی شنیده میگه مادرت بمیره

 



محرم

    رویای رنگین شبهای من

 

 

                          ای عشق شیرین دنیای من  

 

 

                                                                     یا حسین(علیه السلام)   

 

 

بوی محرم میوزد از دشت کربلا و از نو شبی به یاد نائب امام ع مسلم مسلمان

دومین برگ غم رسیدن محمل ها به سرزمین طف و دل طوفانی بی بی زینب س

سومین شکست قلب خرابه ای از نور و جان آلاله وسه ساله

باز چهارمین منزل دل طوفانی بی بی زینب س واولاد طاهرش و فریاد امیری حسین ع

پنجمین وششمین نورگاه سبزی از جنس زیبائی مجتبوی ع

هفتمین مه هفته به هفته به یادش میسوزیم آه آب

هشتمین یا احتضارگاه ارباب ع وای فقطعوه

نهمین نه عالمین نه پناه عالمین چه گویم غاصرم همین عمو عباس ع

دهمین آخرین یا قیامت یا اتمام هرچه عشق.فریاد:بگذار عشق زمین گیرشود بعد برو

حضرت علی ابن موسی الرضاع به ابن شبیب در اول محرم فرمود:

برای هرچه خواستی گریه کنی برای حسین ع گریه کن  

 

 

عید غدیر مبارک باد

چهل حدیث غدیر  
 
1- عید خلافت و ولایت

روی زیاد بن محمد قال: دخلت علی ابی عبد الله علیه‌السلام فقلت: للمسلمین عید غیر یوم الجمعة والفطر والاضحی؟

قال: نعم، الیوم الذی نصب فیه رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله امیرالمؤمنین علیه‌السلام. مصباح المتهجد: 736.

زیاد بن محمد گوید: بر امام صادق علیه‌السلام وارد شدم و گفتم: آیا مسلمانان عیدی غیر از عید قربان و عید فطر و جمعه دارند؟

امام علیه‌السلام فرمود: آری، روزی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله امیرمؤمنان علیه‌السلام را (به خلافت و ولایت) منصوب کرد.

2- برترین عید امت

قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی و هو الیوم الذی امرنی الله تعالی ذکره فیه بنصب اخی علی بن ابی طالب علما لامتی، یهتدون به من بعدی و هو الیوم الذی اکمل الله فیه الدین و اتم علی امتی فیه النعمة و رضی لهم الاسلام دینا. امالی صدوق: 125، ح 8.

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: روز غدیر خم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد; آن روز برادرم علی بن ابی طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او هدایت شوند، و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.



3- عید بزرگ خدا

عن الصادق علیه‌السلام قال: هو عید الله الاکبر،و ما بعث الله نبیا الا و تعید فی هذا الیوم و عرف حرمته و اسمه فی السماء یوم العهد المعهود و فی الارض یوم المیثاق الماخوذ و الجمع المشهود. وسائل الشیعه، 5: 224، ح 1.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: روز غدیر خم عید بزرگ خداست، خدا پیامبری مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان و در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانی است.

4- عید ولایت

قیل لابی عبد الله علیه‌السلام: للمؤمنین من الاعیاد غیر العیدین و الجمعة؟

قال: نعم لهم ما هو اعظم من هذا، یوم اقیم امیرالمؤمنین علیه‌السلام فعقد له رسول الله الولایة فی اعناق الرجال والنساء بغدیر خم. وسائل الشیعه، 7: 325، ح 5.

به امام صادق علیه‌السلام گفته شد: آیا مؤمنان غیر از عید فطر و قربان و جمعه عید دیگری دارند؟

فرمود: آری، آنان عید بزرگتر از اینها هم دارند و آن روزی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در غدیر خم بالا برده شد و رسول خدا مساله ولایت را بر گردن زنان و مردان قرار داد.
مفهوم «ولایت‏» در حدیث غدیر

5- روز تجدید بیعت

عن عمار بن حریز قال دخلت علی ابی عبد الله علیه‌السلام فی یوم الثامن عشر من ذی الحجة فوجدته صائما فقال لی:

هذا یوم عظیم عظم الله حرمته علی المؤمنین و اکمل لهم فیه الدین و تمم علیهم النعمة و جدد لهم ما اخذ علیهم من العهد والمیثاق. مصباح المتهجد: 737.

عمار بن حریز گوید: روز هجدهم ماه ذیحجه خدمت امام صادق علیه‌السلام رسیدم و آن حضرت را روزه یافتم.

امام به من فرمود: امروز، روز بزرگی است، خداوند به آن عظمت داده و آن روز دین مؤمنان را کامل ساخت و نعمت را بر آنان تمام نمود و عهد و پیمان قبلی را تجدید کرد.



6- عید آسمانی

قال الرضا علیه‌السلام: حدثنی ابی، عن ابیه علیه‌السلام قال: ان یوم الغدیر فی السماءاشهر منه فی الارض. مصباح المتهجد: 737.

امام رضا علیه‌السلام فرمود: پدرم به نقل از پدرش (امام صادق علیه‌السلام ) نقل کرد که فرمود: روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.



7- عید بی نظیر

قال علی علیه‌السلام: ان هذا یوم عظیم الشان،فیه وقع الفرج، ورفعت الدرج و وضحت الحجج وهو یوم الایضاح والافصاح من المقام الصراح، ویوم کمال الدین و یوم العهد المعهود... بحارالانوار، 97: 116.

علی علیه‌السلام فرمود: امروز (عید غدیر) روز بس بزرگی است.

در این روز گشایش رسیده و منزلت (کسانی که شایسته آن بودند) بلندی گرفت و برهان های خدا روشن شد و از مقام پاک با صراحت سخن گفته شد و امروز روز کامل شدن دین و روز عهد و پیمان است.

8- عید پربرکت

عن الصادق علیه‌السلام: والله لو عرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقته لصافحتهم الملائکة فی کل یوم عشر مرات... وما اعطی الله لمن عرفه ما لایحصی بعدد. مصباح المتهجد: 738.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعی «روز غدیر» را می‌شناختند، فرشتگان روزی ده بار با آنان مصافحه می‌کردند و بخششهای خدابه کسی که آن روز را شناخته، قابل شمارش نیست.



9- عید فروزان

قال ابو عبد الله علیه‌السلام: ... و یوم غدیر بین الفطر والاضحی و یوم الجمعة کالقمر بین الکواکب. اقبال سید بن طاووس: 466.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: ... روز غدیر خم در میان روزهای عید فطر و قربان و جمعه همانند ماه در میان ستارگان است.



10- یکی از چهار عید الهی

قال ابو عبد الله علیه‌السلام: اذا کان یوم القیامة زفت اربعة ایام الی الله عز و جل کما تزف العروس الی خدرها: یوم الفطر
حدیث غدیر

و یوم الاضحی و یوم الجمعة و یوم غدیر خم. اقبال سید بن طاووس: 466.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: هنگامی که روز قیامت برپا شود چهار روز بسرعت بسوی خدا می‌شتابند همانطور که عروس به حجله اش بسرعت می‌رود.

آن روزها عبارتند از: روز عید فطر و قربان و جمعه و روز غدیر خم.

عباس (ع ) و دیدگاهها

  

                                                                      عباس (ع ) و دیدگاهها 
 

ابوالفضل ( علیه السّلام ) دل و اندیشه بزرگان را مسخّر خود کرد و براى آزادگان در همه جا و هر زمان سرودى جاودانه گشت ؛ زیرا براى برادرش دست به فداکارى بزرگى زد، برادرى که در برابر ظلم و طغیان خروشید و براى مسلمانان عزت جاودانه و عظمتى همیشگى ، به ارمغان گذاشت .
در اینجا، برخى از اظهار نظرهاى بزرگان را درباره شخصیت ابوالفضل ( علیه السّلام ) مى آوریم .
1 امام سجّاد(ع ) امام على بن الحسین ، حضرت زین العابدین ( علیه السّلام ) از سروران تقوا و فضیلت در اسلام به شمار مى رود. این امام بزرگوار هماره براى عمویش عباس ‍ طلب رحمت مى کرد و از فداکاریهایش درباره برادرش حسین ( علیه السّلام ) به نیکى یاد مى کرد و جانبازیهاى بزرگش را مرتّب مى ستود. از جمله سخنان حضرت درباره عمویش ، این موارد را ذکر مى کنیم : ((خداوند عمویم عباس را رحمت کند که از خودگذشتگى کرد و نیک از عهده آزمایش برآمد. خود را فداى برادر کرد تا آنکه دستانش بریده شد، خداوند به جاى آنها چون جعفر بن ابى طالب ، دو بال عطا کرد تا بدانها با ملائکه در بهشت پرواز کند. عباس را نزد خداوند متعال منزلتى است که همه شهیدان در روز قیامت بر او غبطه مى خورند...)).(22)
این کلمات ، فداکاریهاى ابوالفضل را در راه برادرش ، پدر آزادگان ، امام حسین ( علیه السّلام ) به خوبى بیان مى کند. حضرت در ایثار و از خودگذشتگى و جانبازى تا جایى پیش رفت که زبانزد تاریخ و سَمبل فداکارى گشت ، دستان گرامى اش را روز عاشورا در راه برادر داد و تا آخرین لحظه پایدارى کرد تا آنکه به خون خود درغلتید.
این فداکاریهاى بزرگ نزد خداوند بى اجر نماند و حضرتش با پاداشها و کرامتهایش به عباس ، او را بر تمامى شهیدان راه حق و فضیلت در دنیاى اسلام و غیر آن ، برترى بخشید تا آنجا که همه بر او غبطه مى خورند.
2 امام صادق (ع ) امام صادق ( علیه السّلام ) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام و چهره بى مانند دانش ‍ بشرى ، همواره از عمویش عباس تجلیل به عمل مى آورد و با درود و ستایشهاى عطرآگین از او یاد مى کرد و مواضع قهرمانانه اش در روز عاشورا را بزرگ مى داشت . از جمله سخنانى که امام درباره قمر بنى هاشم فرموده است ، بیان زیر مى باشد:
((عمویم عباس بن على ( علیهما السّلام ) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت . همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت ...)).(23)
امام صادق ( علیه السّلام ) از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتى اوست چنین نام مى برد:
الف ((تیزبینى )):
تیزبینى ، پیامد استوارى راءى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمى کند، مگر پس از پالودگى روان ، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى .
تیزبینى از آشکارترین ویژگیهاى ابوالفضل العباس بود. از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین ( علیه السّلام ) برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ ، جاودانه ساخت . پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مى شمارد، در برابر شخصیت بى مانند حضرت که بر قله هاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مى ساید و کرنش مى کند.
ب ((ایمان استوار)):
یکى دیگر از صفات بارز حضرت ، ایمان استوار و پولادین اوست . از نشانه هاى استوارى ایمان حضرت ، جهاد در کنار برادرش ، ریحانه رسول اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مى رفت . و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى کمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت .
ج ((جهاد با حسین (ع ) )):
فضیلت دیگرى که امام صادق ( علیه السّلام ) براى عمویش ، قهرمان کربلا، عباس ( علیه السّلام ) نام مى برد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان ، سبط گرامى پیامبر اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) و آقاى جوانان بهشت است . جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانیهایى از خود نشان داد که در دنیاى دلاورى و شجاعت بى مانند است .
زیارت امام صادق (ع ) امام صادق ( علیه السّلام ) به زیارت کربلا، سرزمین شهادت و فداکارى رفت و پس ‍ از زیارت امام حسین و اهل بیتش ( علیهم السّلام ) و اصحاب برگزیده اش با شوق به زیارت قبر عمویش ، عباس شتافت و بر سر مرقد بزرگ آن بزرگوار ایستاد و زیارت زیر را که منزلت عباس را نشان مى دهد و بر مکانت او گواهى مى دهد با این سرآغاز خواند: ((سلام خدا و سلام ملائکه مقرّب و انبیاى مرسل و بندگان صالح و همه شهیدان و صدیقان پاک ، شبانه روز بر تو باد اى پسر امیرالمؤ منین ...)).
امام صادق عمویش عباس را با این کلمات که دربردارنده همه مفاهیم و معانى تجلیل و بزرگداشت است ، مورد خطاب قرار مى دهد. درود و سلام خداوند، ملائکه ، پیامبران مرسل ، بندگان صالح ، شهیدان و صدیقان را بر او مى فرستد و این بهترین و برترین سلامى است براى پرچمدار کربلا.
سپس عصاره نبوت ، امام صادق ( علیه السّلام ) زیارت خود را چنین پى مى گیرد: ((به تسلیم ، تصدیق ، وفادارى و فداکاریت در راه جانشین پیامبر مرسل ، سبط برگزیده ، راهنماى عالم ، وصّى ابلاغگر و مظلوم ستمدیده ، شهادت مى دهم ...)).
در اینجا امام صادق ( علیه السّلام ) بهترین نشانه هایى که به شهیدان بزرگ تقدیم مى شود به عمویش عباس تقدیم مى دارد. افتخاراتى از این گونه :
الف تسلیم :
همه امور خود را به برادرش سیدالشهداء سپرد و در همه مراحل و مواقف ، متابعت از او را بر خود واجب کرد تا آنکه در راه او به شهادت رسید؛ زیرا به امامت برادرش که مبتنى بر ایمان استوار به خداوند است آگاهى داشت و درستى راه و نیت خالص و راءى اصیل برادر را مى دانست و بدانها باور داشت .
ب تصدیق :
عباس ( علیه السّلام ) برادرش ریحانه رسول اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) را در تمامى مواقف و دیدگاهها تصدیق کرد و هرگز در درستى و عدالت آرمان او به خود شک راه نداد و یقین داشت برادرش بر حق است و هرکه با او سر ستیز دارد در گمراهى آشکار است .
ج وفادارى :
یکى دیگر از صفات نیکى که امام صادق ( علیه السّلام ) به عمویش ابوالفضل نسبت مى دهد، وفادارى است ؛ هر پیمانى را که در راه دفاع از برادرش امام حق و حقیقت ابوعبداللّه الحسین ( علیه السّلام ) با خدا بسته بود بجا آورد و در سخت ترین شرایط و مراحل در کنار برادر ایستاد و از او جدا نشد تا آنکه دستانش قطع شد و خود در راهش به شهادت رسید. وفادارى که از والاترین صفات است ، از ویژگیهاى اساسى و عناصر حضرت ابوالفضل بود، او آفریده شده بود تا نسبت به دور و نزدیکان وفادار باشد.
د فداکارى :
امام صادق ( علیه السّلام ) به فداکارى و جانبازى عمویش در راه برادرش ‍ سیدالشهداء( علیه السّلام ) گواهى مى دهد، حضرت خالصانه براى از بین بردن باطل ، فداکارى کرد و با پیشوایان کفر و باطل به ستیز پرداخت و با برادر در جانبازیهاى بزرگ و بى نظیر تاریخ شرکت کرد. به قسمت دیگرى از این زیارت بزرگ توجه کنیم :
((پس خداوند از طرف پیامبرش و امیرالمؤ منین و حسن و حسین صلوات خدا بر آنان باد بر آنچه پایدارى ، خویشتندارى و یارى کردى ، به تو بهترین پاداش بدهد که بهشت ، بهترین فرجام است )).
این قسمت شامل تجلیل و تقدیر حضرت عباس از سوى امام صادق ( علیه السّلام ) است ؛ زیرا با فداکاریهاى بزرگ در راه سالار شهیدان و جانبازى در راه او و تحمل هرگونه سختى در کنار او، شایسته این بزرگداشت است . حضرت در این تلاشها و مقاومتها تنها رضاى خدا را مد نظر داشت و خداوند نیز عوض ‍ پیامبرش ، مولاى متقیان ، حسن و حسین سلام اللّه علیهم این جانبازیها را ارج نهاد و به او بهترین پاداشها را عطا کرد.
امام صادق ( علیه السّلام ) زیارت خود را پى مى گیرد و صفات والاى عمویش ‍ عباس و جایگاهش را نزد خداوند یاد مى کند و مى فرماید:
((گواهى مى دهم و خدا را گواه مى گیرم که تو در همان راه پیکارگران ((بدر)) و مجاهدان در راه خدا و صافى ضمیران خداخواه در جهاد دشمنانش و مدافعان استوار دوستانش و یارى کنندگان اولیایش ، پیش رفتى و چون آنان کوشیدى ، پس خداوند بهترین ، والاترین و کاملترین پاداشى که به مطیعان والیان امرش و اجابت کنندگان دعوتش مى دهد، به تو عطا کند...)).(24)
امام صادق ( علیه السّلام ) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام گواهى مى دهد و خدا را به شهادت مى طلبد بر اینکه عمویش عباس در جهادش دوشادوش برادرش ، پدر آزادگان ، امام حسین ( علیه السّلام ) بر همان راه شهیدان بدر پیش رفت ؛ رادمردانى که با خون پاک خود پیروزى همیشگى اسلام را مسجّل کردند و با یقین به عادلانه بودن آرمان خود و با آگاهى و بصیرت تام ، شهادت را انتخاب کردند و پرچم توحید و کلمه حق را بر بلنداى تاریخ به اهتزاز درآوردند. ابوالفضل العباس نیز در این راه درخشان پیش تاخت و براى نجات اسلام از چنگال بى سر و پاى اموى و ابوسفیان زاده که مى خواست کلمه الهى را محو کند و پرچم اسلام را درهم بپیچد و مردم را به جاهلیت نخستین برگرداند، قیام کرد و به شهادت رسید.
ابوالفضل تحت فرماندهى برادرش ، پدرآزادگان در برابر طاغوت خونریز اموى ایستاد و با پایدارى و قیام آنان بود که کلمه حق تثبیت و اسلام پیروز شد و دشمنان حق و حقیقت و امام بشدت شکست خوردند.
امام صادق ( علیه السّلام ) زیارت خود را ادامه مى دهد و صفات برگزیده عمویش ‍ عباس را برمى شمارد و پاداش او را چنین یاد مى کند:
((شهادت مى دهم (که ) حق نصیحت را بجا آوردى و نهایت تلاشت را کردى ، پس خداوند تو را در میان شهیدان مبعوث کرد و روحت را با روحهاى سعیدان همراه ساخت و در وسیعترین منزل بهشتى جاى داد و بهترین غرفه را به تو عطا کرد و نامت را در ((علّیین )) پرآوازه ساخت و با پیامبران ، شهیدان و صالحان که چه خوب رفیقانى هستند محشورت کرد.
شهادت مى دهم که تو سستى نکردى و عقب ننشستى و با بصیرت نسبت به امرت پیش رفتى در حالى که به صالحان اقتدا کرده بودى و پیامبران را پیروى مى کردى . پس خداوند ما، تو، پیامبرش و اولیایش را در جایگاه برگزیدگان و پاکان جمع کند که اوست مهربانترین مهربانان )).(25)
در قسمت پایانى زیارت ، متوجه اهمیت بى مانند و موقعیت والاى حضرت عباس نزد امام صادق ( علیه السّلام ) مى شویم ؛ زیرا این قهرمان بزرگوار با نصیحت خالصانه و فداکارى در راه ریحانه رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله )، امام حسین ( علیه السّلام ) از احترامى خاص نزد امام برخوردار گردید؛ لذا امام صادق دعا مى کند تا خداوند عمویش را به بالاترین درجات قرب برساند و او را با پیامبران و صدیقان محشور کند.
3 حضرت حجت (ع ) مصلح بزرگ ، حجت خدا و بقیة اللّه الاعظم ، امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه الشریف قائم آل محمد( صلّى اللّه علیه و آله ) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس ( علیه السّلام ) چنین مى گوید:
((سلام بر ابوالفضل ، عباس بن امیرالمؤ منین ، همدرد بزرگ برادر که جانش ‍ را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت . خداوند قاتلانش ، ((یزید بن رقاد)) و ((حکیم بن طفیل طایى )) را لعنت کند...)).(26)
امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه صفات والاى ریشه دار در عمویش ، قمر بنى هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین برمى شمارد و مى ستاید:
1 همدردى و همگامى با برادرش سیدالشهداء( علیه السّلام ) در سخت ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ گشت .
2 فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.
3 فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت ، امام حسین ( علیه السّلام ).
4 حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.
5 کوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى که نیروهاى ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطره اى آب به خاندان پیامبر( صلّى اللّه علیه و آله ) شده بودند.
4 شاعران شاعران آزاده متمسک به اهل بیت ( علیهم السّلام ) شیفته شخصیت ابوالفضل که در اوج بزرگى و شرافت مى درخشید، بودند و تحت تاءثیر شخصیت بى مانند و صفات والاى او قصاید زیبایى سرودند که از شاهکارهاى ادب عرب به شمار مى رود. در اینجا پاره اى از آنها و شعرشان را نقل مى کنیم :
1 کمیت :
بزرگترین شاعر اسلام ((کمیت اسدى )) دلباخته عظمت ابوالفضل بود و در یکى از ((هاشمیات )) جاودانه خود چنین سرود: ((... و ابوالفضل خاطره شیرین آنان ، درمان جانها از دردهاست )).(27)
یاد ابوالفضل و سایر اهل بیت ( علیهم السّلام ) نزد هر بزرگ منشى شیرین است ؛ زیرا یادآورى فضیلت و کمال مطلق است . همچنین داروى جانها از بیماریهاى جهل و غرور و دیگر بیماریهاى روحى است .
2 فضل بن محمد:
فضل بن محمد بن فضل بن حسن بن عبیداللّه بن عباس ( علیه السّلام ) از نوادگان ابوالفضل ، شاعرى آسمانى و شیفته شخصیت نیاى بزرگش پرچمدار کربلاست . در قصیده اى چنین مى سراید:
((ایستادگى عباس را در کربلا روزى که دشمن از همه سو دیوانه وار هجوم مى آورد، به یاد مى آورم . حمایت از حسین ( علیه السّلام ) نموده و در نهایت تشنگى او را نگهبانى مى کرد و روى نمى گرداند، سستى نشان نمى داد و پروانه وار به گرد وجود برادر مى گشت . هرگز صحنه اى چون رفتارش با حسین فضیلت و شرف بر او باد ندیده ام . چه صحنه بى مانندى که سرشار از فضیلت بود و جانشین او کردارش را تباه نکرده است )).(28)
این ابیات شجاعت و دلیرى بى مانند ابوالفضل ( علیه السّلام ) و نقش درخشان و افتخارآمیز او را در حمایت برادرش پدر آزادگان و دفاع از او با خون خود و سقایى خاندان او را به خوبى نشان مى دهد. صحنه اى درخشانتر و زیباتر از این موضع و حضور بى مانند ابوالفضل در کنار برادرش وجود ندارد. مواضع و شخصیت ابوالفضل بر نواده اش ((فضل )) تاءثیرى شگفت آور دارد و او را شیفته کرده است ؛ پس با قلبى آتشین و جانى سوخته ، طى ابیات لطیفى جدش را چنین مرثیه مى گوید:
((شایسته ترین کس براى گریستن بر او، رادمردى است که حسین را در کربلا به گریستن واداشت ؛ برادر و فرزند پدرش على ، ابوالفضل آغشته به خون . آنکه در همه حال حق برادرى را بجا آورد و مواسات کرد که از ثناگویى او عاجزیم و در عین تشنگى ، برادر را بر خود مقدم داشت )).(29)
آرى ، شایسته ترین مردمان براى بزرگداشت و گریستن بر او به سبب مصایب هولناکش ، ابوالفضل سمبل ایستادگى و فضیلت است . امام حسین ( علیه السّلام ) با شهادت برادر، کمرش شکست و بر او به تلخى گریست ؛ زیرا مهربانترین و نیکترین برادر خود را از دست داده بود.
3 سید راضى قزوینى :
شاعر علوى سید راضى قزوینى شیفته شخصیت ابوالفضل ( علیه السّلام ) مى شود و چنین او را مى ستاید:
((اى ابوالفضل ! اى سرور فضیلت و ایستادگى و خویشتندارى ! فضیلت جز تو را به پدرى قبول نکرد. کوشیدى و به اوج عظمت و بزرگى دست یافتى ، اما هر کوشنده اى به خواسته اش دست پیدا نمى کند. با عزّت و سرافرازى و علو همّت از پذیرفتن ظلم سرباز زدى و پیکان نیزه ها را مرکب خود کردى )).(30)
ابوالفضل ( علیه السّلام ) از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگى در دنیاى عرب و اسلام به شمار مى رود. حضرتش مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قلّه شرف و کرامت دست یافت و براى رهایى از ذلّت و ظلم ، پیکان نیزه ها را برگزید.
4 محمد رضا ازرى :
حاج ((محمد رضا ازرى )) در قصیده شیواى خود به ذکر و ستایش از صفات گرامى قمر بنى هاشم که قلب و عقل آزادگان را تسخیر کرده ، پرداخته است و چنین مى سراید:
((براى کسب یاد و نام نیک بکوش که نام نیک بهترین سرمایه کریمان است .
آیا ماجراى کربلا را که غبار پیکارش آسمان را تیره و تار و نبردش گوش ‍ فلک را کر کرده است نشنیده اى ؟! روزى که خورشید از شدت گردباد آن تیره شده و امام هدایت به ابوالفضل پناهنده شده بود)).
در نخستین بیت ، ((ازرى )) آدمى را به کسب نام نیک فرامى خواند؛ زیرا تنها سرمایه ماندنى و پایدار همین ذکر جمیل است .
در دومین بیت به عبرت گرفتن از واقعه کربلا که آتش فشان فضایل و رادمردیهاى اهل بیت ( علیهم السّلام ) است ، دعوت مى کند.
در سوّمین بیت ، ((ازرى )) از پناه بردن سبط گرامى پیامبراکرم و ریحانه رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله ) به حضرت ابوالفضل ( علیه السّلام ) سخن مى گوید.
به ابیات دیگر ((ازرى )) که در آنها از یاریها و دلاوریهاى عباس در راه برادرش سخن مى گوید توجه کنیم :
((چون شیرى از کنام خود پاسدارى کرد و بر دشمنان شورید، آرى ، هژبر ((شرى ))(31) از بیشه خود دفاع مى کند. کوبش شمشیرها، چونان تندر و رعدهاى ابر سنگین بود، از شیرمردى که با چهره خندان با انبوه دشمنان رو به رو مى شود و با غرور سرش را تقدیم مرگ مى کند، سرافرازى که در خانه ستم جایگیر نمى شود تا آنکه بر ستارگان چیره شود.
آیا قریش نمى دانست که او پیشاهنگ هر دشوارى و آزموده سختیها است ؟!))

این ابیات بدقّت ، قهرمانیها و نقش درخشان حضرت ابوالفضل در دفاع از برادرش پدر آزادگان را تصویر مى کند و غرّیدن و هجوم چون شیر حضرت را به صفوف دشمن و درهم شکستن حیوان صفتانى را که براى دفاع از گرگان انسان نما جمع شده بودند نشان مى دهد. ابوالفضل بدون توجّه به انبوه دشمنان و سفلگان که صحرا را پرکرده بودند، با چهره اى خندان به پیکارشان مى رفت و در راه کرامت خود و عزّت برادرش به آنان جام مرگ مى نوشاند. قبایل قریش ‍ در این نبرد بود که دریافتند، عباس مرد دشواریها و فرزند و دست پرورده على ( علیه السّلام ) است ؛ آنکه بتهایشان را درهم شکسته و جاهلیتشان را نسخ کرده و به پذیرفتن اسلام وادارشان کرده بود.
نظرات امامان معصوم و برخى از بزرگان ادب عرب را درباره ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) در همین جا به پایان مى بریم .