پرچمدار عشق

یا اباالفضل العباس

پرچمدار عشق

یا اباالفضل العباس

یا مرضیه

ولادت بزرگ بانوی جهان حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادر بر همگان مبارک باد.

بدون تردید، در میان زنان و بانوان اسلامى فاطمه زهرا (ع ) محبوب ترین چهره دینى ، علمى ، ادبى ، تقوایى و اخلاقى در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان به شمار مى رود. شخصیت فاطمه زهرا (ع ) (( سیدة نساء العالمین )) (سرور زنان جهان ) اسوه و الگویى تام و تمام براى تمام زنان عاشق عفت و فضیلت است .

در دامن پاک فاطمه زهرا (ع ) بود که دو امام بزرگوار و دو شخصیت ممتاز عالم بشرى ، حضرت امام حسن (ع ) مظهر حلم و وقار و حضرت امام حسین (ع ) سرور شهیدان تربیت یافتند، و نیز زینب کبرى (ع ) حماسه مجسم و مجسمه شجاعت و نمونه یکتا در سخنورى و حق طلبى که پیام حسینى و حماسه عاشورا را در جهان اعلام کرد و نقاب شرک و و ریا و پستى و دنیاپرستى را از چهره یزید و یزیدیان به یک سو زد. کیست که نداند که مادر در تربیت فرزندان بویژه دختران ، سهم بسیار زیادى دارد. و فاطمه زهرا (ع ) بود که روح آموزش و پرورش اسلامى را در مهد عفت و کانون تقواى خانوادگى به پسران خود آموخت .

پدر و مادر

فاطمه یگانه دختر بازمانده پیغمبر (ص ) از خدیجه کبرى مى باشد. چه بگوییم درباره پدر که پیغمبر خاتم و حبیب خدا و نجات دهنده بشر از گمراهى و سیه کارى بود؟ چه بگوییم درباره پدرى که قلم را توان وصف کمالات اخلاقى او نیست ؟ و فصیحان و بلیغان جهان در توصیف سجایاى او عاجز مانده اند؟ و امّا مادرش خدیجه دختر خویلد از نیکوترین و عفیف ترین زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامى نخستین زنى که به پیامبر اکرم (ص )، شوهرش ، ایمان آورد و آن چه از مال دنیا در اختیار داشت - در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بذل کرد.

درجه وفادارى خدیجه (ع ) نسبت به پیامبر (ص ) را در بذل مال و جان و هستى اش ، تاریخ اسلام هرگز فراموش نخواهد کرد. همچنان که پیامبر اکرم (ص ) تا خدیجه زنده بود زنى دیگر نگرفت و پیوسته از فداکاریهاى او یاد مى کرد.

از عایشه ، زوجه پیامبر (ص )، نقل شده است که گفت : (احترام هیچ یک از زنان به پایه حرمت و عزت خدیجه نمى رسید. رسول اللّه (ص ) پیوسته از او به نیکى یاد مى کرد و به حدى او را محترم مى شمرد که گویا زنى مانند خدیجه نبوده است .)

عایشه سپس نقل مى کند: روزى به پیغمبر (ص ) گفتم : او بیوه زنى بیش ‍ نبوده است ، پیغمبر سخت برآشفت به طورى که رگ پیشانى اش برآمد. سپس فرمود: (به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسى براى من نبود. روزى که همه مردم کافر و بت پرست بودند او به من ایمان آورد. روزى که همه مرا به جادوگرى و دروغگویى نسبت مى دادند، او مرا تصدیق کرد، روزى که همه از من روى مى گردانیدند خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بى دریغ خرج کرد. خداوند از او، دخترى به من بخشید که مظهر پاکى و عفت و تقوا بود. عایشه سپس مى گوید: به پیغمبر عرض کردم از این سخن نظر بدى نداشتم و از گفته خود پشیمان شدم ).

بارى ، فاطمه زهرا (ع ) چنین مادرى داشت و چنان پدرى .

گفته اند: خدیجه از پیغمبر (ص ) هفت فرزند آورد:

قاسم که کنیه ابوالقاسم براى پیغمبر از همین فرزند پیدا شد. وى قبل از بعثت در دو سالگى درگذشت . عبداللّه یا طیب که او هم قبل از بعثت فوت شد. طاهر، که در آغاز بعثت متولد شد و بعد از بعثت درگذشت . زینب که به ازدواج ابوالعاص درآمد. رقیه که ابتدا با عتبه و پس از آن با عثمان بن عفان ازدواج کرد و در سال دوم هجرت درگذشت . امّ کلثوم که او نیز به ازدواج عثمان - پس از رقیه - درآمد و در سال چهارم هجرت درگذشت . (51) هفتم فاطمه زهرا که به ازدواج حضرت على (ع ) درآمد و سلاله پاک امامان بزرگوار ما ثمره این ازدواج پر شوکت و برکت است .

ولادت فاطمه زهرا (ع ) را روز بیستم جمادى الثانى سال پنجم بعثت مى دانند که در مکه اتفاق افتاد. بنابراین در هنگام هجرت ، سن آن بانوى یگانه نزدیک نه سال بوده است .

نامها و لقبهایى که فاطمه (ع ) دارد، همه بازگوینده صفات و سجایاى ملکوتى اوست مانند صدیقه طاهره ، زکیه ، زهرا، (( سیدة النساء العالمین )) و خیرالنساء و بتول ...

کنیه هاى آن حضرت : امّ الحسن ، امّ الحسنین ، امّ الائمة ...

و شگفت تر از همه (امّ ابیها) یعنى (مادر پدرش ) مى باشد که نشان دهنده علاقه بسیار زیاد فاطمه (ع ) است به پدر بزرگوارش و اینکه با همه کمى سن از آغاز کودکى پناهگاه معنوى و تکیه گاه روحى - بعد از خداوند متعال - مانند خدیجه براى پدر بزرگوارش بوده است .

لقب امّ ابیها را پیغمبر (ص ) به دختر عزیزش عنایت کرد. چون کلمه (ام ) علاوه بر مادر، به معنى اصل و منشاء هم به کار مى رود و مانند (امّ الخبائث ) که به شراب (سرچشمه همه زیانها و بدیها) مى گویند و (امّ القرى ) که به مکه معظمه گفته مى شد، بنابراین امّ ابیها به معنى منشاء و اصل و مظهر نبوت و ولایت است ، و براستى زهرا درخت سایه گسترى بود که میوه هاى شیرین امامت و ولایت را به بار آورد.

دوران زندگى فاطمه زهرا (ع )

فاطمه زهرا وارث صفات بارز مادر بزرگوارش خدیجه بود - در جود و بخشش و بلندى نظر و حسن تربیت وارث مادر و در سجایاى ملکوتى وارث پدر و همسرى دلسوز و مهربان و فداکار براى شوهرش على (ع ) بود. در لوح دلش جز خداپرستى و عبادت خالق متعال و دوستدارى پیامبر (ص ) نقشى نبسته و از ناپاکى دوران جاهلیت و بت پرستى به دور بود.

نه سال در خانه پر صفاى مادر و در کنار پدر و نه سال دیگر را در کنار شوهر گرانقدرش على مرتضى (ع ) دوش بدوش وى در نشر تعلیمات اسلام و خدمات اجتماعى و کار طاقت فرساى خانه ، زندگى کرد. اوقاتش به تربیت فرزند و کار و نظافت خانه و ذکر و عبادت پروردگار مى گذشت .

فاطمه (ع ) دخترى است که در مکتب تربیتى اسلام پرورش یافته و ایمان و تقوا در ذرات وجودش جایگزین شده بود.

فاطمه در کنار مادر و آغوش پر مهر پدر تربیت شد و علوم و معارف الهى را از سرچشمه نبوت فرا گرفت و آنچه را به سالها آموخته در خانه شوهر به مرحله عمل گذاشت و همچون مادرى سالخورده و کدبانویى آزموده که تمام دوره هاى زندگى را گذرانده باشد - به اهل خانه و آسایش شوهر و تربیت فرزندان - توجه مى کرد و نیز آنچه را در بیرون خانه مى گذشت مورد توجه قرار مى داد و از حق خود و شوهرش دفاع مى کرد.

چگونگى ازدواج فاطمه (ع ) و على (ع )

از آغاز معلوم بود و همه مى دانستند که جز على (ع ) کسى همسر (کفو) فاطمه دختر پیامبر عالیقدر اسلام نیست . با وجود این ، بسیارى از یاران و کسانى که خود را به پیغمبر (ص ) نزدیک احساس مى کردند، به این وصلت چشم داشتند و این آرزو را در دل مى پروردند.

نوشته اند: پس از این آزمونها عده اى از اصحاب به حضرت على (ع ) مى گفتند: چرا براى ازدواج با یگانه دختر پیغمبر (ص ) اقدام نمى کنى ؟

حضرت على (ع ) مى فرمود: چیزى ندارم که براى این منظور قدم پیش ‍ نهم .

آنان مى گفتند: پیغمبر (ص ) از تو چیزى نمى خواهد.

سرانجام حضرت على (ع ) زمینه را براى طرح این درخواست آماده دید.

روزى به خانه رسول اکرم (ص ) رفت . امّا شدت حیا مانع ابراز مقصود شد. نوشته اند دو سه بار این عمل تکرار گردید. سومین بار پیغمبر اکرم (ص ) از على (ع ) پرسید: آیا حاجتى دارى ؟

على (ع ) گفت : آرى ، پیغمبر فرمود: شاید براى خواستگارى زهرا آمده اى ؟ على عرض کرد: آرى . چون مشیت و امر الهى بر این کار قرار گرفته بود و پیامبر از طریق وحى بر انجام دادن این مهم آگاه شده بود مى بایست این پیشنهاد را با دخت گرامیش نیز در میان بگذارد و از نظر او آگاه گردد.

پیامبر (ص ) به دخترش فاطمه گفت : تو على را خوب مى شناسى ، على نزدیکترین افراد به من مى باشد در اسلام ، سابقه فضیلت و خدمت دارد. من از خدا خواستم براى تو بهترین شوهر را برگزیند.

خداوند مرا به ازدواج تو با على امر فرموده است . بگو چه نظر دارى ؟

فاطمه ساکت ماند. پیغمبر سکوت او را موجب رضا دانست و مسرور شد و صداى تکبیرش بلند شد. آن گاه پیامبر (ص ) بشارت این ازدواج را به على (ع ) فرمود و مهر فاطمه را /400 مثقال نقره قرار داد و در جلسه اى که عده اى از اصحاب بودند خطبه عقد را قرائت کرد و این ازدواج فرخنده انجام شد. گفتنى است که على (ع ) جز یک شمشیر و یک زره و شترى براى آب کشى چیزى در اختیار نداشت . پیغمبر (ص ) به على فرمود: شمشیر را براى جهاد نگهدار - شترت را هم براى آب کشى و سفر حفظ کن - امّا زره خود را بفروش تا وسائل ازدواج فراهم شود. پیغمبر (ص ) به سلمان فرمود: این زره را بفروش . سلمان زره را به پانصد درهم فروخت . سپس گوسفندى را کشتند و ولیمه عقد ازدواج دادند. این جشن در ماه رجب سال دوم هجرت انجام شد. تمام وسایلى که به عنوان جهیزیه به خانه فاطمه زهرا (ع ) دخت گرامى پیامبر (ص ) آورده شده است ، از 14 قلم تجاوز نمى کند:

چارقد سرانداز - دو عدد لنگ - یک قطیفه - یک طاقه چادر پشمى 4 بالش - یک تخته حصیر - قدح چوبى - کوزه گلى - مشک آب - تنگ آبخورى - تختخواب چوبى - یک طشت لباسشویى - یک آفتابه - یک زوج دستاس - و مقدارى عطر و بخور، این است جهیزیه و تمام اثاث خانه فاطمه زهرا زوجه على (ع ) سرور زنان عالم . در شب زفاف - به جاى خدیجه که به جهان باقى شتافته بود، سلمى دختر عمیس مواظبت از فاطمه زهرا را بر عهده داشت - و رسول اکرم (ص ) خود شخصا با عده اى از مهاجر و انصار و یاران باوفا در مراسم عروسى شرکت فرمود - از بانک تکبیر و تهلیل فضاى کوچه هاى مدینه روحانیتى خاص یافته بود و موج شادى و سرور بر قلبها مى نشست . پیامبر گرامى دست دخترش را در دست على گذاشت و در حق آن زوج سعادتمند دعاى خیر کرد و آنها را به خداوند بزرگ سپرد. و بدین سان و با همین سادگى عروسى بهترین مردان و بهترین زنان جهان برگزار شد.