دلی که مست خراب دلی که در اضطراب
کام دلش تشنه تشنه یک جام شراب
قصه محبوبش همینه تو خواب رویاش می بینه
یکی بود یکی نبود بجز اون پهلوونی که من میگم
جون هر چی مردی مردی نبود همه بود نبودش
تمومی تارو پودش تموم بود نبودش
به گوشم میرسید از عمق وجودش که
حسین یارمن دین من مذهب و آیین من
دیدیم کسی نظر نداده گفتم من مرام بزارم
تبریک بگم عزیز
آفرین